قصه


˜”*°•.˜”*°• شکسته دلان •°*”˜.•°*”˜

خواهشا فقط عاشقان بخوانند چون بعضی از مطالبم سوزناکه...و برای دیدن همه ی مطالب آرشیو ماه ها رو بزنین و نظر یادتون نره ممنون

قصه مون از اونجاشروع شدکه:

دوتادستشومشت کرد وگفت:

اگه گفتی گل کدومه،نمیرم

ناراحت شدم وکمی فکرکردم و

محکم زدم روی دست چپش وگفتم:گله...

دستشو بازکرد اماپوچ بود...

اشکم سرازیرشد...

حواسش نبودوقتی داشت بادست راستش اشکشو پاک میکرد،فهمیدم

فهمیدم که هردودستش پوچ بوده...

نتیجه اخلاقی:(آنکه بخواهدبرود،به هربهانه که باشدآخرمی رود)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 7 آبان 1393برچسب:مطالب عاشقانه,ساعت توسط ˜”*°•.˜”*°• سردار پیمان •°*”˜.•°*”˜| |


Power By: LoxBlog.Com